جاده ی زندگی

و خدایی که دراین نزدیکیست

و خدایی که دراین نزدیکیست

پیام های کوتاه
  • ۲۱ ارديبهشت ۹۸ , ۰۲:۱۷
    خشم
  • ۱۸ ارديبهشت ۹۸ , ۱۷:۰۲
    قرار
  • ۱۹ آبان ۹۷ , ۱۷:۴۶
    زردی
  • ۱۸ آبان ۹۷ , ۰۷:۴۱
    مادر
طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

وسط لیست کارهات با پیشبند آشپزخونه بیای رو مبل دراز بکشی آهنگ به شدت قری گوش بدی...
هرکی هرچی میگه آیییینننننههههه...
مامانم سفره هفت سین و عیدیمو امروز آورد(رسم اصفهانیاست واسه عروس تازه)
۲۸ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۵۷
وقتی ازیه دلتنگی نمیتونی با کسی حرف بزنی حتی همسر؛ میشینی زل میزنی به کوسه های توی تنگ ماهی و دعا و اشک دلتنگی باهم قاطی پاتی میشه و یهو میبینی تنگ ماهی تار شده...
ماهیامون تو سایز کوسه هستن
۲۷ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۵۳
زنگ زدم به داداشم... سرو سنگین حرف میزنه میپرسم کامل که چیکارا کردین کارتون حل شد توضیح میده مختصر و من بازم سوال میپرسم.بعد از اطلاعات جامع خدافظی میکنم
عروس باید آشنا بشه باخواهرشوهر
۲۶ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۲۴
بهار بدو بدو داره خودشو میرسونه...
میشه ازت خواهش کنم با بهار بیای؟؟؟؟
۲۴ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۵۴

به پهلو دراز کشیده دستهاشو جلوش قفل کرده (دست به سینه)خوابیده 


حدیث کسام که تموم میشه میخوابم ....از دیدنش تو اون استایل خندم میگیره


تو دلم میگم آره دقیقا همینی...غول چراغ جادوی من که آرزوهامو برآورده میکنی....


***شیطان رجیم هم هی سقلمه میزد بچلونش تا دلت خنک شه...(مار به آدم خواب نمیزنه)....در راستای تزکیه ی نفس توانستم بر نفس اماره پیروز گشته و چلوندنشو بزنم به حساب ،نصف شبی بچه مردمو سکته ندم


***یعنی بیچاره بچه ی ما ...پدر و مادر تو کاره چلوندن و له کردنن😂😂😂😂بچمون خمیره همش....پدر مادرم انقد وحشیییی؟!😂😂

۲۴ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۰۵

!

آیا ما یک ماه است ننوشته ایم؟؟؟


۲۰ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۴۸