جاده ی زندگی

و خدایی که دراین نزدیکیست

و خدایی که دراین نزدیکیست

پیام های کوتاه
  • ۲۱ ارديبهشت ۹۸ , ۰۲:۱۷
    خشم
  • ۱۸ ارديبهشت ۹۸ , ۱۷:۰۲
    قرار
  • ۱۹ آبان ۹۷ , ۱۷:۴۶
    زردی
  • ۱۸ آبان ۹۷ , ۰۷:۴۱
    مادر
طبقه بندی موضوعی

نور

دوشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۵۱ ب.ظ

اگه بدونین جند بار اومدم بنویسم نوشتم یه جوری شد اصن وقت نکردم تائید کنم...

خوبم هستم...روزها که از خونه میزنم بیرون همش به خدا میگم کلی نور بفرست تو زندگیم که راهمو گم نکنم که اشتباه نرم که خطا نکنم...

بدو بدوها زیاده یه جاهایی تجربس.یه جاهایی جرقس...یه جاهایی نشاطه یه جاهایی اخمه...یه جاهایی انقد استرسه که دستات گوله ی یخ میشن...ولی همش قشنگه...این چالشها داره منو بزرگم میکنه داره از اون آسی نق نقوی نوجوونی جدا میکنه یاد میگیره رو پاش وایسته تصمیمات مهم بگیره محکم بره جلو و از خودش و زندگیش دفاع کنه...این حس بزرگ شدنه قشنگه وگرنه این چالشها شاید به خودی خود قشنگ نباشه...


دلم میخواست بهتون بگم واسه منو خودتون از خدا نور طلب کنین...خدا پروژکتوراشو بندازه رو زندگیامون...ببینیم بفهمیم چی به چیه کجا باید رفت چیکار باید کرد...


شیرینی این روزها درکنار همه خستگیا بدو بدوها استرسها شکست ها یادم می مونه...

پولم تاحدودی پرید و یه قسمتیشو قراره بهم برگردونن قضیه تحصیلم کلا مجبور شدم کنسلش کنم بخاطر تغییر رشته درکنکور و گرایش بندی شدنش...شاید اینها اصلا جذاب و خوشایند نباشه ولی تجربه ی قشنگی بود ... دیگه چشمامو خوب باز میکنم دیگه به خیلی جهت ها فکرمیکنمو میرم جلو...و خیلی چیزهای دیگه که نگفتنیه...


بازم شکر....نور میخوام از خدا واسه خودم و خودتون...



۹۵/۰۹/۲۲