جاده ی زندگی

و خدایی که دراین نزدیکیست

و خدایی که دراین نزدیکیست

پیام های کوتاه
  • ۲۱ ارديبهشت ۹۸ , ۰۲:۱۷
    خشم
  • ۱۸ ارديبهشت ۹۸ , ۱۷:۰۲
    قرار
  • ۱۹ آبان ۹۷ , ۱۷:۴۶
    زردی
  • ۱۸ آبان ۹۷ , ۰۷:۴۱
    مادر
طبقه بندی موضوعی

از همه جا

سه شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۰۸ ق.ظ

این شبها به افطاری رفتنو شبها یا لب آب یا گلستان شهدا دعای ابوحمزه تا یک و نیم نصف شب طی شده...اصن انقد اینور اونور دعوت بودیم یا گاهی من شیفت شب خوردم که اصن متوجه نشدم چه جوری تاالانش گذشت...خداروشکر همشو گرفتم همسر میگه لاغر شدیاااا میگم شایعس...عمرا لاغر بشم با دوتا روزه گرفتن...ولی همسر لپاش اب شده اصلا دیگه لپ نداره😂اول من هی بهش میگفتم باور نمیکرد دیگه کل فامیلای من اومدن گفتن آسی چه کرده ای دیگه بیچاره لپ نداره😁...یعنی اثرات روزه داری هم از نگاه فامیلای خودم آخرش برمیگرده به من...یه همچین فک و فامیلی دارم...


هنوز هیچ کاری واسه خونشون نکردن که سرو سامونش بدن مامان منم که گفتن تا وقتی ازم نخوان که جهیزیه رو شروع کنم به تهیش شروع نمیکنم تازه سه چهارماهم زودتر باید بگن که من وقت کافی داشته باشم...

خلاصه که تو استندبای هستیم...همه میگن چرا عجله داری واسه عروسی ...ولی من اصلا عجله ندارم اینکه فکرشو میندازن تو سرآدم بعدم بیخیال لم میدن منو آشوب میکنه...بخدا واسه عروسی عجله ای ندارم...ما اصفهانیا رسم یه سال دوسال عقد جاافتادس واسمون...

عقد شیرینیای خاص خودشو داره ولی بلاتکلیفیای خودش...جذابیتای خودشو داره ولی دل نگرونیای خودشم داره...درعین اینکه بهت بی نهایت خوش میگذره یه سری دغدغه تو سرت بیداد میکنه...

بعد هرکی ازت میپرسه عقد خوش میگذره با مکث تو صورتش میگی الهی شکر میگذره...نمیدونی بگی نه یا بگی اره...چون مخلوطی از این دوتا جوابه...اگه بگی آره دروغ گفتی اگه بگی نه اجحاف کردی درحق اون همه لحطه های خوب و عاشقانتون...


میدونم اولشه سختیاشه تنشاش زیاده اعتراضی ندارم اصلا وباز هم میگم متاهلی باهمه ی سختیاش برتری داره نسبت به مجردی....متاهلی هرچی باشه نسبت به مجردی یه سرو گردن بالاتره به شرط انتخاب صحیح و درست همسرداری کردن...



***تا یه جا گیرم میاره دور از چشم بقیه یا محکم میبوستمو فرار میکنه یا بغلم میکنه یه دو سه دور میچرخونه بعد میذاره زمینو از دست مشت و لگدای من فرار میکنه...بعد جالبیش اینه هیچ اعتراض کلامی نمیتونم بکنم چون یه عالمه آدم همون دورو بران...میره وسط مهمونا که نتونم بهش چشم غره برم...منم فقط مشت میزنمو نیشگون میگیرم که منو بذاره زمین ...درحین فرار برمیگرده میگه مرد باید بتونه خانمشو بلند کنه و واسه ی من قیافه ی هرکولارو میگیره و ادامه ی فرار😂...کلا دوست داره حرصمو دربیاره ...


***کلیپ تغییرات رفتاری خانمهارو براساس تغیرات هورمونی واسش گداشتم دیده ...کلی وقت غرق در فکره...میگه چقد عجیب غریبین شماخانومها...چرا ما مردها اینجوری نیستیم؟میگم ما بخاطر تغییرات هورمونیمونه...شما باردار میشین؟؟؟شما جنین رشد میکنه و تبدیل به یه بچه میشه تو شکمتون...شما سینه های خشکتون یهو شیر پیدا میکنه؟؟؟اینهمه قابلیت پشتش یه عالمه سیم پیچی نیاز داره...بلاخره باید یه چیزایی باشه که یه چیزایی بشه...نگام میکنه میگه دیگه بهت نمیگم چرا تو خودتی ...دیگه فهمیدم طبیعیه ... بخدا بهشت کمه واستون...


عدم آگاهی باعث بعضی کدورتها میشه...من یه تایمی از سیکلم بی حوصله و بی میل میشم نسبت به همه چی یه حالت خنثی مزخرف...و یه تایم دیگه زود قاطی میکنم و میخوام به طرف حالی کنم که از دستت عصبانییم... بااینکه آدم عصبی نیستم بیشتر  آدمییم که تحت هرشرایطی اشکم فقط درمیاد ولی تو این تایمها همیشه همین شکلییم...

مجوز واسه خودم صادر نکردم که هرجور خواستم برخورد کنم این اشتباه منه ولی اینم نیست که پشتش بی هیچ دلیلی مثه روانیا تغییر روش داده باشم آگاهیه طرف باعث میشه خیلی روی این رفتارها که تو زمان خاص اتفاق میوفته حساسیت نشون نده ...


مردها تقصیری ندارن هیچوقت زن نبودن که بدونند...توقع بیجا بدون آگاهی دادن، اشتباه بیشتر ماخانومهاست و علت بیشتر از کدورتها...

۹۶/۰۳/۲۳